جدول جو
جدول جو

معنی پل سر - جستجوی لغت در جدول جو

پل سر
محل شیردوشی گوسفندان
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پس سر
تصویر پس سر
پشت سر، عقب سر، قفا
فرهنگ فارسی عمید
(پُ لِ سُ)
نام محلی کنار راه زاهدان به خواش میان سیاه جنگل و سنگان در 129000گزی زاهدان
لغت نامه دهخدا
(پَ سِ سَ)
پشت سر. عقب سر. قفا. قذال. قمحدوه. ذفری، پس سر و گردن. (منتهی الارب).
- پس سر کسی بد گفتن، غیبت او کردن
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ سَ)
مرکّب از: پی، پشت + سر بمعنی رأس پشت گردن، قفا. قذال، پشت گردنی. لت. سیلی که بپشت گردن زنند. زدن به پشت گردن و این در لهجۀ آذری متداول است
لغت نامه دهخدا
(پُ لِ سُ)
در اصفهان که پل دشتی هم میخوانند. یک فرسخ با پل چوم فاصله دارد. محمد مهدی می نویسد نزدیک آن قریه واقع شده و رود در آنجا بطرف دیگر گشته و پل بدان طرف آب مانده است. اکنون هم در کنار رودخانه واقع است و آب از آن عبور نمی کند و چشمه هایش از ریگ پر شده است. (کتاب اصفهان تألیف حسین نورصادقی ص 39)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پی سر
تصویر پی سر
پشت گردن، قفا
فرهنگ لغت هوشیار
روی دل، روی سینه
فرهنگ گویش مازندرانی
سرکج
فرهنگ گویش مازندرانی
جایی که آب به دو یا چند قسمت تقسیم شود، کچل
فرهنگ گویش مازندرانی
گوسفند نر بدون شاخ
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از دهستان چهاردانگه ی هزارجریب ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
از پشت سر، روستایی در ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
پل سری
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت سر عقب
فرهنگ گویش مازندرانی
گل و میوه ی گیاه آقطی
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان نشتای شهر عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
پل صراط
فرهنگ گویش مازندرانی